تجارب نشان میدهد بسیاری از والدین با مفهوم تربیت آشنا نیستند. (بزرگسالان به ظاهر موفق در اطراف ما تایید کننده این مطلب هستند)، بزرگسالانی که از نظر علم و دانش جایگاهی بالا دارند ولی هنوز واژه شادکامی برایشان ملموس نیست و احساس خوشبختی نمیکنند. اینها فرزندان والدینی هستند که تربیت را یک فرآورده میدانند زیرا معتقدند زمانی که فرزندشان به دنیا می آید میتوانند شخصیتش را مانند خمیر به هر شکلی که میخواهند در آورند و او را به ویترینی از خواسته های محقق نشده خود مبدل نمایند، مانند والدینی که خود نتوانستند وارد رشته پزشکی شوند و اکنون به هر طریقی بدون در نظر گرفتن علائق و استعداد فرزندشان اصرار دارند که او یک پزشک شود. مانند مادری که از کودکی نواختن پیانو را دوست داشته و چون خودش موفق به این کار نشده فرزندش را به اجبار در کلاس موسیقی ثبت نام میکند و با بی انگیزگی و عدم موفقیت او در این راه روبرو میشود. در حالیکه از دیدگاه روانشناسان، تربیت یک فرآیند است، فرآیندی مستمر که از لحظه قبل از تولد آغاز شده و تا لحظه مرگ ادامه دارد. این تعریف نشان میدهد که خود والدین نیز در مسیر تربیت شدن و یادگیری قرار دارند. تربیت درونی است، از جنس رشد است، رشد و گسترش بر اساس ماهیت و استعداد فرزندان و شرط گسترش شناخت موجودیت فرد است نه اینکه والد با توجه ادراک خودش برای فرزندش مقصد تعیین کند تعیین مقصد تربیت برای انسان دیگر مانند اینست که با سلیقه و میل خودمان فهرست غذایی برای فرد دیگری که ذائقه اش با ما متفاوت است تهیه کنیم و انتظار داشته باشیم که او هم مانند ما از آن فهرست غذایی تحمیلی لذت ببرد و به آن پایبند باشد. هر انسانی مانند مواد اولیه ای است که قابلیت ها و ظرفیت های خاص دارد و خودش باید مشخص کند که میخواهد به چه محصولی در این دنیا تبدیل شود. مثل مس، آهن، پلاستیک که هرکدام قابلیت تبدیل شدن به اجسام خاصی را دارند. بنابراین اگر والدین سرزمین وجود فرزند خود را نشناسند یا به عبارتی ویژگی ها، استعدادها و توانایی های او را به خوبی درک نکنند نمیتوانند روی این زمین باغبانی (تربیت) را پیاده کنند.
در تربیت دو کار مهم اتفاق می افتد:
1) زمینه را فراهم میکنیم (عشق و محبت میدهیم) و انتظار پیامد مطلوب داریم مثل باغبان که همه عوامل موثر بر رشد گیاه را در نظر میگیرد و انتظار محصول خوب دارد.
2) به دنبال رفع مقتضیات و بر آورده کردن آسیب ها و مشکلات فرزندمان هستیم و کمک میکنیم استعدادهای فرزندمان به فعلیت در بیاد.
گابریل گارسیا مارکز یکی بزرگترین متخصصان حوزه ادبیات بیان کرده است: اگر عمر دوباره مییافتم به هر کودکی دو بال (محیط امن، مهربانی) میدادم اما رهایش میکردم تا خود پرواز را بیاموزد.
مشاور آموزشگاه: مهسا کازرانی نژاد